به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از مهر؛ عصر روز گذشته دوشنبه 13 مرداد اولین جلسه نشست هم اندیشی و کرسیهای آزاد اندیشی سینمای انقلاب اسلامی با حضور نصرالله تابش تحلیلگر سینمای دینی و تعدادی از جوانان فعال در حوزه سینمای انقلاب در ساختمان مربوط به این بنیاد فرهنگی برگزار شد.
در ابتدای این نشست نصرالله تابش که به عنوان سخنران و مولف کتاب «مبانی زیبایی شناختی سینمای اسلامی» در این مراسم حضور داشت در مورد کتاب هایی که در ارتباط با سینمای انقلاب منتشر شده است، گفت: بعد از گذشت سه دهه از انقلاب شکوهمند اسلامی هنوز نتوانستیم یک تئوری و نظریه قابل قبول در حوزه سینمای دینی ارائه کنیم. اگر به بازار نشر مراجعه کنیم با حجم زیادی از کتاب هایی مواجه خواهیم شد که اکثر آنها مربوط به سینمای غرب و یا ترجمه تالیفات سینماگران غربی است.
فعالیت مثمرثمری در حوزه سینمای دینی نداشته ایم
وی ادامه داد: نوع زیبایی شناسی که در این تالیفات با آن برخورد می کنیم، یک تئوری و نظریه غربی است. ما هنوز نتوانستیم در حوزه سینمای دینی فعالیتی را از خود ارائه کنیم و تالیفاتی در این زمینه انجام دهیم. من بعد از سال ها تحقیقات این خلا را احساس کردم و تلاش کردم که نظریه های مختلف و دیدگاه خودم را در کتاب «مبانی زیبایی شناختی سینمای اسلامی» ارائه کنم.
تابش درباره ایده شکل گیری این کتاب عنوان کرد: در این کتاب پنج عنصر تشکیل دهنده زیبایی را بررسی میکنم. من مبانی اصلی و تئوریکی را که در این کتاب ارائه شده است نزد استاد علی صفایی حائری آموختم. این شانس نصیب من شد که مدت زمان بیست سال را در کنار وی باشم و نکتههایی را بیاموزم. وی در آن سال ها مجموعه دو جلدی «استاد و درس» را تالیف کرده بود که این کتاب به بررسی هنرهای اسلامی می پرداخت. طی مراودتی که با آقای حائری داشتم، به بنده گفت که تو میتوانی وارد این عرصه شوی و دیدگاه ها و نظریات قابل قبولی داری که می تواند در ترویج هنر دینی موثر باشد و من کتاب «مبانی زیبایی شناختی سینمای اسلامی» را بر اساس نظریات آقای حائری تالیف کردم.
وی متذکر شد: کتاب «مبانی زیبایی شناختی سینمای انقلاب» به بررسی نظریه های مختلف در حوزه سینمای دینی می پردازد و هدف من از تالیف کتاب این بود که بتوانم تولیدات سینمای ایران در حوزه سینمای دینی را بررسی کنم و از این طریق شاید بتوانم هنرمند تربیت کنم.
حرفهایی که می زنیم برگرفته از وحی باشد
تابش درباره هدف اصلی اش در تالیف این کتاب گفت: حرف اصلی که در بررسی مبانی و نظریه های تئوریک گفته می شود این است که باید هر حرفی که می زنیم بر اساس وحی باشد. معتقدم که اگر یافته های بشر برای او کافی بود، دیگر او نیازی به وحی نداشت.
وی درمورد فصل های در برگیرنده کتاب «مبانی زیبایی شناختی سینمای انقلاب» گفت: این کتاب شش فصل دارد که به بحث های مربوط به حوزه اخلاق، فلسفه و کلام می پردازد و یک بخش آن به سینمای کودک اختصاص دارد و وجوه مختلف این نوع سینما را از منظر دین بررسی می کند.
وی در پاسخ به پرسش یکی از حاضران که سینما از غرب نشات گرفته است، گفت: این پیش فرض که سینما زاییده فرهنگ غرب و لاجرم حامل آن است، در این کتاب وجود ندارد و اشاره ای به آن نشده است. من معتقدم سینما چهار وجه دارد که در این کتاب به آن اشاره کردم. هنر، صنعت، رسانه و تجارت چهار وجه سینما هستند که هر کدام تعریف متفاوتی دارند. در بخش اول این کتاب درباره مقوله تکنولوژی و فرهنگ توضیحاتی را ارائه کردم چون معتقدم که سینما ابزار فرهنگ است.
تابش درمورد نقش مدیران برای ترویج سینمای دینی گفت: هر مدیری برای مدت اندکی می آید و مسولیتی را عهده دار می شود و در نهایت پُستش را از دست می دهد، این ما هستیم که باید مروج سینمای دینی باشم.
«حلقه سبز» و «به رنگ ارغوان» آثار دینی سینمای حاتمی کیا هستند
این مولف و تحلیلگر سینمای ایران با اشاره به نقش موثر فیلمسازان دینی در ترویج این مضمون گفت: فیلمسازان ما در سال های اخیر برای اشاعه سینمای دینی فعالیت هایی را به سهم خود انجام دادند. کسانی همانند ابراهیم حاتمی کیا، سید رضا میر کریمی و مجید مجیدی کارگردانانی بودند که این سینما را زنده نگه داشتند و آثاری را با مضمون سینمای دینی تولید کردند. من معتقدم سریال «حلقه سبز» که کارگردانی اش بر عهده ابراهیم حاتمی کیا بود از تمامی آثار او بیشتر به ترویج دین پرداخته است. در این سریال با شخصیتی مواجه هستیم که از کودکی تا پیری اش تحت تاثیر صدای اذان بوده و هرجا که صدای اذان پخش می شود این شخصیت تکمیل تر از گذشته به مسیر خود ادامه می دهد.
وی ادامه داد: فیلم به «رنگ ارغوان» حاتمی کیا هم نمونه یک فیلم در سینمای دینی است. در این فیلم نام خدا متجلی می شود و در ابتدا شهاب هشت (شخصیت اصلی فیلم) نامه اش را با «هوالقادر» آغاز می کند که نشانه اقتدار این شخصیت است و طی فرآیندی شاهد دگرگونی این کاراکتر می شویم به طوری که در پایان، نامه اش را به «هو الحبیب» به پایان می رساند. مفاهیم دینی در ساختار زیبایی شناسی هویدا می شود که این یکی از نکات برجسته فیلم «به رنگ ارغوان» است. در سینما اگر این عناصر ساختاری وجود نداشته باشد یک اثر هنری خلق نمی شود.
تابش در ادامه حرف هایش درباره سینمای ابراهیم حاتمی کیا گفت: منتقدان سینمای حاتمی کیا به سه دسته تقسیم می شوند. گروه اول کسانی هستند که با تفکر او مشکل ایدئولوژی دارند و حاتمی کیا هر فیلمی بسازد او را مورد حملات تند قرار می دهند. کسانی که در این گروه قرار می گیرند، معتقدند که شخصیت حاج کاظم در فیلم «آژانس شیشه ای» فاشیست است. با کسانی که بر این دیدگاه معتقدند نمی توان بحث کرد.
وی تصریح کرد: شخصیت دسته دوم کسانی هستند که به نام او کاری ندارند و فقط به نقد زیبایی شناسی یک اثر می پردازند که اتفاقا می توانند مفید باشند و به فیلمساز کمک کنند. این دسته برایشان فرقی نمی کند که چمرانی که در فیلم «چ» می بینند با واقعیت تطبیق دارد یا نه و فقط به نقد اثر می پردازند. دسته سوم کسانی هستند که او را قبول دارند و نگاهشان با او همسو است اما نقد منصفانه ای به آثار او ندارند. همین دسته باعث می شوند که او مکرر تلاش کند تا بتواند خود را ثابت کند و بگوید من تغییر نکردم.
برای ترویج سینمای دینی میتوان میلیاردی هم هزینه کرد
وی عنوان کرد: زمانی که حاتمی کیا فیلم «دعوت» را ساخت مورد هجمه های زیادی قرار گرفت. موضوع فیلم او علیه سقط جنین است و این از دغدغه اجتماعی این کارگردان نشات می گیرد. حاتمی کیا یک شخصیت مستقل است که دغدغه های متفاوتی دارد.
وی در پایان حرف هایش یادآور شد: عده ای می گویند میلیاردها پول برای فیلم ها هزینه می شود که نمی توانند مروج سینمای دینی باشد اما من معتقدم که برای ترویج سینمای دینی باید بیشتر از این ها هم هزینه کرد. اگر فیلمسازی بتواند عقاید دینی ما را با معیارهای دینی تطبیق دهد، میلیاردی هم هزینه کند عیبی ندارد. کما این که در سال های اخیر بر عکس این ماجرا هم اتفاق افتاده است.
این برنامه اولین نشست از سلسله جلسات هم اندیشی و کرسی های آزاد اندیشی سینمای انقلاب اسلامی بود.
نظر شما